افزایش سریع قیمت مسکن در ایالات متحده منجر به میان آوردن سخنانی از حباب مسکن شده است، درست مانند حبابی که کمی بیش از یک دهه گذشته منجر به ایجاد بحران مالی در سطح جهان شده بود. در نظر بگیرید که شاخص بهای مسکن Case-Shiller از ماه ژانویه سال 2012 به طور متوسط بیش از 6 درصد در سال افزایش یافته است، در حالی که درآمد خالص اجاره مسکن به سختی با تورم همگام بوده است و فقط کمتر از 2 درصد در سال افزایش می یافت. در نتیجه قیمت مسکن در بهار سال 2005 به مبلغی بالاتر از بهای واقعی خود رسید.
گفته می شود که بیشتر تمرکز بازار مسکن اخیرا معطوف به بازه کوتاه مدت شده است. اما با توجه به شرایط کنونی و قیمت های مسکن، تمرکز می بایست بر اقتصاد کلان در دراز مدت باشد.
درست است که قیمت املاک و مستغلات همیشه بالا و پایین می رود و مولفه هایی همچون مکان و نوع خانه بر میزان آن تاثیر دارد، اما حباب مسکن نیاز به ارزیابی زیاد آن هم در طول سالیان سال دارد.
این در حالی است که ارزیابی مسکن در حال حاضر نیز نگران کننده به نظر می رسد، اما به دلایلی نسبت به سال 2006 متفاوت است.
ارزیابی امروز را می توان با نرخ بهره پایین توضیح داد. متوسط نرخ وام مسکن 30 ساله برای اولین بار در ماه آگوست سال 2020 به زیر 3 درصد رسیده است و با در نظر گرفتن ریسک اعتباری و هزینه های ثبت وام، نرخ ها به پایین ترین سطح ممکن رسیده اند.
گفتنی است که قیمت مسکن بدون افزایش زیاد در اجاره بها، که نیاز به افزایش تقاضا برای مسکن دارد، بالا نخواهد رفت. این احتمال بعید است که در یک رکود اقتصادی رخ بدهد. اگر رکود ادامه یابد، تقاضای جدید از کجا ناشی می شود؟ اگر رکود پایان یابد،نرخ بهره بالا می رود در نتیجه قیمت مسکن را پایین می آورد.