دست نامرئی اصطلاحی است که اولین بار توسط آدام اسمیت فیلسوف قرن 18 برای توصیف اقتصاد بازار آزاد که بدون هیچ دخالت عمدی خارجی به گونهای خودش را اصلاح میکند، استفاده شد.
دست نامرئی (invisible hand) مفهومی است که حتی بدون هیچ مداخله قابل مشاهدهای بازارهای آزاد آن را به عنوان توازنی در عرضه و تقاضای اجناس تعیین میکنند. دست نامرئی به این معناست که مصرفکنندهها و شرکتها با دنبال کردن نفع شخصی خود میتوانند تخصیص کارآمدی از منابع را برای کل جامعه ایجاد کنند.
اسمیت می گوید که خریداران و فروشندگان بدون هیچ نفع شخصی به طور غیر عمدی اعمالی را انجام میدهند که بازار تعادل خود را حفظ میکند. او میگوید مثل اینکه خریداران و فروشندگان توسط یک دست نامرئی هدایت میشوند. اسمیت این اصلاح بازار را یک رویداد طبیعی تلقی می کرد. در مقابل، او مداخله دولت در اقتصاد را غیرطبیعی می دانست و در بیشتر موارد با آن مخالفت میکرد.
مثال:
فرض کنید سالی و بارب هر دو بیزینس جدیدی را شروع کنند. سالی برای تعمیر تلویزیونهای خراب تماس تلفنی برقرار میکند در حالی که بارب برای افراد شاغل غذا تهیه میکند. بعد از سه ماه ,سالی باید کارش را تعطیل کند، اما بارب نیروی کمکی استخدام میکند. چه اتفاقی افتاده است؟
هر دو آنها خدمات ویژهای ارائه دادند، اما فقط یکی از آنها مورد درخواست بود. بازار تجارت تعمیر تلویزیون سالی را نادیده گرفت زیرا تلویزیونهای مدرن به ندرت نیاز به تنظیم دارند. از سوی دیگر، بعد از یک روز طولانی کار کردن، شاغلان خسته همیشه به چیزی برای خوردن نیاز دارند.
هیچ کس به سالی یا بارب نگفته بود چه کاری را آغاز کنند. و هیچ کس مشتریها را به پذیرفتن بارب و رد کردن سالی وادار نکرده بود. همه چیز بدون دخالت خارجی اتفاق افتاد!!
مثل اینکه یک دست نامرئی مشتریان و صاحبان کسب و کار را به انجام آنچه که برای اقتصاد بهترین است حرکت می دهد. در نهایت بارب نه تنها خدمات بیشتری را به جامعه ارائه داد بلکه مشاغل جدیدی خلق کرد.