عایدی شاخص کلیدی سلامت کمپانیهای انتفاعی است. معمولا، عایدی بالا نشان دهندهی یک بیزینس قوی و در حال رشد است. عایدی ضعیف اشاره به این دارد که کمپانی ممکن است در حال رونق و رشد نباشد. هر کس میتواند با بررسی گزارش درآمد یک کمپانی، کارکرد آن بیزینس را بفهمد. در این گزارشات عایدی و شاخصهای دیگر مانند هزینهها و سود ثبت شدهاند. عایدی ناخالص با اضافه کردن تمام درآمد حاصل از فروش کمپانی در مدت زمان تحت گزارش درآمد، محاسبه میشود. مقیاس مربوط دیگر عایدی خالص است، که با کسر عایدی ناخالص از مخارجی که عایدی را کم میکنند، مانند استردادها و تخفیفات، محاسبه میشود.
عایدی کل مبلغی است که توسط یک بیزینس در یک مدت زمان معین به دست میآید. کمپانیها معمولا در گزارشات سه ماهه و سالانهی خود عایدی خود را روی ترازنامه، ثبت و آن را با عملکرد قبلی خود مقایسه میکنند. این امر مطابق با شیوهای است که اکثر دولتها از کمپانیهای دارای معاملهی عمومی میخواهند تا گزارشهای عملکرد را هر سه ماه و یک بار در انتهای سال ارائه دهند. استانداردها و ملزومات گزارش دهی و در هر کشور متفاوت است. اگر شما علاقهمند به عایدی یک کمپانی هستید، به دنبال گزارش درآمد آن باشید.
در بیشتر گزارشات درآمد، معمولا عایدی اولین موردی است که ثبت شده است. مقیاسهای دیگر مانند سود و حاشیه سود ناخالص به عایدی کسب شده توسط کمپانی بستگی دارد.
هر پولی که کمپانی با فروش کالاها یا خدمات به دست میآورد به عنوان عایدی حساب میشود. بسته به اینکه پول از کجا میآید، عایدی میتواند به این صورت طبقه بندی شود:
عایدی عملیاتی (Operating revenue): این مورد از اهداف اولیه کمپانی حاصل میشود. برای مثال، کمپانیهای املاک از خرید و فروش ملک عایدی عملیاتی خود را به دست میآورند. وکیلها با ارائه خدمات قانونی پول درمیآورند. رستورانها با فروش غذا عایدی را ایجاد میکنند.
عایدی غیر عملیاتی (Non-operating revenue): پولی است که از عملکردهایی ایجاد میشود که بخشی از نقشه اولیه بیزینس کمپانی نیستند. اگر یک کمپانی املاک روی پولی که در یک حساب بانکی بهره کسب کند، به عنوان عایدی غیر عملیاتی شناخته میشود. وکلایی که ساختمانی که صاحب بودند را بفروشند از فروش آن عایدی غیر عملیاتی دریافت میکنند. از آنجایی که عایدی غیر عملیاتی از فعالیتهای بیزینسی اصلی کمپانی حاصل نمیشود، در گزارش درآمد به طور جداگانه زیر خط حاشیه سود ناخالص ثبت میشود. حاشیه سود ناخالص = عایدی عملیاتی – هزینهی تولید کالاهای فروخته شده
از آنجایی که اهداف اولیه عایدی عملیاتی را حاصل میشوند، ماه به ماه در مقایسه با عایدی غیر عملیاتی باثباتتر است.
با این حال، مقداری از پولی که کمپانی به دست میآورد به عنوان عایدی محسوب نمیشوند. برای مثال، اگر یک کمپانی محصول یا خدمتی را ارائه کند که مالیات بر فروش متحمل شود، کمپانی مالیات را جمع میکند، اما به عنوان عایدی آن را در گزارش مالی ثبت نمیکند. به این دلیل که آن پول متعلق به دولت است و نه آن بیزینس.
مثال:
کمپانی اپل سومین نتایج مالی سه ماههاش را در تاریخ 30 ژوئیه 2019 منتشر کرد. بین ماههای آوریل و ژوئن 2019 عایدی سه ماههی آن 8/53 میلیارد دلار بوده است.
کمپانی والت دیزنی در تاریخ 6 آگوست 2019 سومین نتایج مالی سه ماهه ی خود را منتشر کرد. عایدی سه ماههی آن 2/20 میلیارد دلار بود.
کمپانی AT&T دومین نتایج مالی سه ماههی خود را در تاریخ 24 ژوئیه 2019 منتشر کرد. 45 میلیارد دلار عایدی گزارش شده بود که 6 میلیارد بیشتر از 39 میلیارد دلار دومین سه ماههی 2018 بود.