پولشویی به زبان ساده یک تکنیک متداول است که مجرمان از آن استفاده میکنند تا پولی را که از راه غیرقانونی بهدست آوردهاند، بهشیوهایی قانونی وارد دنیای اقتصاد کنند. پولی که از هر نوع فعالیت غیرقانونی از قاچاق دارو گرفته تا فعالیتهای تروریستی، طی فرآیند پولشویی به پولی تبدیل میشوند که انگار از یک فعالیت کاملا قانونی بهدست آمده است. در واقع پولی که از فعالیتهایی خلافکارانه بهدست میآید «کثیف» است و شستن آن باعث میشود که تمیز بهنظر برسد. در حالی که پولشویی خودش یک خلاف بزرگ است.
خلافکاران برای انجام پولشویی روشهای گوناگونی را در پیش میگیرند که بتوانند رهگیری و رسیدن به منشأ پول را برای مقامات قانونگذار سختتر و سختتر کنند تا نشود تشخیص داد که پول و داراییها از کجا بدست آمدهاند.
پولشویی برای سازمانهای مجرمانه یک فرآیند حیاتی است تا بتوانند از پولی که کسب کردهاند به طور قانونی استفاده کنند. سروکار داشتن با مقادیر بسیار زیادی پول نقد خطرناک است و بهرهوری پایینی دارد. پس خلافکاران باید پولشان را به نوعی وارد یک موسسه اقتصادی قانونی کنند. البته همین پولی که وارد یک موسسه میشود هم باید توجیه قانونی داشته باشد.
انواع متداول خلافکارانی که پولشویی نیاز دارند، قاچاقچیهای مواد مخدر، اختلاسگران، مفسدان سیاسی، باجگیران، تروریستها و کلاهبرداران هستند.
مثال:
سریال "برکینگ بد" را تماشا کردهاید؟ اگر چنین باشد، می دانید که واتر وایت- معلم سابق علوم دبیرستان تبدیل به ارباب شیشه شد – با فروش شیشه پول کثیف به دست آورد. او سپس آن پول را از طریق کسب و کارهایی که با پول نقد کار میکنند و به نظر قانونی میرسند (مانند سالنهای ناخن و کارواش) رد کرد تا آن را تمیز و یک منبع ضاهرا قانونی برای پولها نشان دهد. این فرایند مثال کلاسیکی از پولشویی بود.