دولتها از سیاست مالی برای کمک به گردش اقتصاد یک ملت استفاده میکنند. تعدیل هزینهها (مخارج) و درآمد (مالیات) میتواند سرعت رشد اقتصادی را کم و زیاد کند. هدف سیاست مالی انبساطی به جریان انداختن اقتصاد و اجتناب از بحران اقتصادی است در حالی که سیاست مالی انقباضی معمولا برای جلوگیری از تورم سریع طراحی شده است. درنهایت هدف سیاست مالی حفظ رشد اقتصادی با یک نرخ سالم است- به اندازهی کافی، اما نه خیلی سریع. دولتها سیاست مالی و سیاست پولی را با هم ترکیب میکنند، که با مدیریت عرضهی پول و نرخ بهره بر اقتصاد تاثیر میگذارند.
مثال:
در سال 2007، ایالات متحده دچار رکود بزرگ مالی شد، بزرگترین رکود اقتصادی از زمان رکود بزرگ در سال 1929. میلیونها انسان خانهها و پسانداز خود را از دست دادند، و نرخ بیکاری به 10% رسید. در پاسخ، کنگره از سیاست مالی به شکل دو ماده قانونگذاری برای افزایش مخارج و بالا بردن رشد اقتصادی استفاده کرد. قانون محرک اقتصادی 2008 مالیات را کاهش، در حالی که قانون بهبود و سرمایه گذاری مجدد 2009 آمریکا مخارج دولت در زیرسازی را افزایش داد.