کشش قیمتی (Elasticity) چیست؟

راز موفقیت شما را می دانیم

کشش قیمتی به معنی درصد تغییر در یک متغیر نسبت به درصد تغییر در سایر عوامل مؤثر بر آن متغیر است.

در بسیاری از مواقع اقتصاددانان باید بدانند با تغییر قیمت یک کالا یا خدمات، واکنش مردم نسبت به آن تغییر به چه میزان است.پاسخ به «شدت رابطه قیمت و مقدار» در بازارهای مختلف، یک فاکتور بسیار مهم در فرآیند تصمیم‌سازی اقتصادی است. «کشش» مفهومی است که اقتصاددانان به همین منظور آن را وارد فرآیند سیاست‌گذاری‌های خود کرده‌اند. کشش بسته به نوع رابطه علّی و معلولی انواع مختلف در اقتصاد دارد؛ کشش قیمتی تقاضا و کشش قیمتی عرضه.

کشش قیمتی تقاضا، میزان تغییرات تقاضا در ازای تغییرات قیمت را اندازه‌گیری می‌کند. وقتی تقاضا برای کالایی با تغییر قیمت آن دچار تغییر شدیدی شود، گفته می‌شود کالای مورد‌نظر «پرکشش» یا «با کشش» است و اگر میزان تغییر آن در مقابل نوسانات قیمت کم باشد، گفته می‌‌شود کالای مورد نظر «کم‌کشش» یا «بی‌کشش» است. حال انواع مختلفی از این رابطه قابل استخراج است که هر کدام کاربردی خاص در تصمیم‌سازی اقتصادی دارند.

کشش قیمتی عرضه میزان حساسیت عرضه محصولات را در مقابله با نوسانات قیمت اندازه‌گیری می‌کند. یا وقتی کشش درآمدی تقاضا برای خرید مسکن در سطح بالایی باشد، این پیام را می‌دهد که با کاهش درآمد مردم، تقاضا در این بازار به‌شدت افت می‌کند. کشش در قالب درصد بیان می‌شود. برای مثال وقتی گفته می‌شود کشش قیمتی تقاضا برای بنزین ۵ درصد است به این معنی است که با افزایش یک درصد قیمت بنزین تقاضا برای آن ۵ درصد کاهش می‌یابد. فرم ریاضی آن حاصل تقسیم میزان تغییرات تقاضا (نسبت به حالت اولیه آن) برمیزان تغییرات قیمت (نسبت به حالت اولیه آن) است.

کشش از جمله فاکتورهای مفید برای فعالان عرصه تولید نیز هست. وقتی کشش قیمتی تقاضا برای کالایی در سطح بالایی باشد، یک تولیدکننده می‌داند در صورت افزایش قیمت کالای مذکور ممکن است سهم زیادی از بازار آن کالا را از دست بدهد. در این میان ممکن است عوامل دیگری نیز بر کشش قیمتی تقاضا موثر باشند برای مثال در یک بازار رقابتی با تعداد زیاد رقیبان، بالطبع کشش قیمتی نیز در سطح بالایی خواهد بود. وقتی ۱۰ شرکت ماکارونی (به فرض مشابه بودن کیفیت محصولات آنها) در حال رقابت با هم هستند به‌محض افزایش قیمت محصول یکی از آنها ممکن است در بازه زمانی کوتاهی تمامی سهم آن بین سایر شرکت‌ها توزیع شود.

برخی تولیدکنندگان نیز برای سرمایه‌گذاری‌های خود سراغ کالاهای کم کشش می‌روند. کالاهایی که به دلایل مختلف مثل کمبود عرضه آن، یا تعداد کم رقیبان و انحصار در آن واکنش مردم در قبال تغییرات قیمتی آن کم است (مثل صنعت خودرو در کشور). برخی دیگر سراغ کالاهایی می‌روند که کشش درآمدی تقاضا برای آن کم است، به دیگر بیان برخی کالاها سهم ناچیزی در درآمد مردم دارند مثل جوراب، در چنین بازارهایی می‌توان با بهبود کیفیت کالای خود فارغ از نگرانی افزایش قیمت آن در مقابل رقبا، سهم بیشتری از بازار را نصیب خود کرد زیرا این‌گونه کالاها بخش زیادی از درآمد مردم را به خود اختصاص نمی‌دهند.

در این میان، در مورد برخی کالاها که بی‌کشش یا کم کشش هستند نظیر نان مصرفی مردم، نیاز به دخالت دولت برای اقشار کم درآمد ضروری به‌نظر می‌رسد. این قبیل کالاها، جزو کالاهای ضروری مردم هستند که ناگزیر تحت هر شرایطی مجبور به مصرف آن هستند. تحت این شرایط دولت به طرق مختلف می‌تواند به این بازارها ورود کند مثل تعیین قیمت بهینه و نظارت بر اجرای آن توسط تولیدکنندگان. در برخی مواقع دولت باید ضمن شناسایی این قبیل کالاها حتی بخشی از هزینه آنها را نیز پرداخت کند. برای مثال داروهای بیماران سرطانی که اغلب قیمت‌های بالایی دارند، جزو کالاهای بی‌کشش محسوب می‌شوند زیرا بیمار برای نجات خود حاضر است هر قیمتی را برای آن پرداخت کند.

تحت این شرایط دولت باید در قالب بیمه تامین اجتماعی یا طرق دیگر بخشی از هزینه خرید این قبیل از کالاها را متقبل شود. یا وقتی مشاهده می‌شود کشش قیمتی تقاضا برای وام در میان فعالان اقتصادی بالا است؛ به‌منظور بهبود فضای کسب و کار و توزیع منابع مالی بین متقاضیان، قیمت وام که در حقیقت نرخ بهره آن است را کاهش داده تا حجم تقاضا برای فعالیت‌هالی اقتصادی را بالا ببرد. بنابراین مفهوم کشش یکی از اساسی‌ترین ابزارهای موجود در اقتصاد است که استخراج آن می‌تواند کمک شایانی به تولیدکنندگان و سرمایه‌گذاران همچنین تصمیم‌سازان اقتصادی در سطح کلان کند. تحلیل مناسب این فاکتور به‌خوبی می‌تواند نشان دهد چگونه یک تصمیم می‌تواند زندگی مردم را دچار نوسانات شدید یا خفیف کند یا چگونه می‌توان مسیر مناسبی برای سرمایه‌گذاری انتخاب کرد.
 
مثال:
 
فرض کنید که ماری تصمیم میگیرد در شهری رستوران سیارباز کند. او می‌داند که رقابت زیادی دراین صنعت وجود دارد و او می‌خواهد مطمئن باشد که می‌تواند به طور موثر با سایر کامیون‌های سیار محل رقابت کند. بنابراین، هنگامی که او در حال توسعه منوی غذا است، تصمیم می‌گیرد قیمت خود را به طور معقولی به سایر رستوران های سیار نزدیک کند. با توجه به کشش صنعت مواد غذایی، ماری می‌داند که افزایش قیمت او می‌تواند مشتریان را به سمت رقیبان خود در همان صنعت هدایت کند.
بالا