از آنجا که تکنولوژی شیوه انجام کارها را تغییر میدهد، برای افرادی که فرایندهای بهبود یافته و تجهیزات را اجرا میکنند، مشاغل متفاوتی ایجاد میکند. اگرچه به این معنی هم هست که دیگر به افرادی که کارهای قدیمی را انجام میدادند دیگر نیازی نیست. افرادی که کار خود را از دست میدهند، از نظر ساختاری بیکار میشوند. برای اینکه باز هم بتوانند کار کنند یا باید مهارت های جدیدی را فراگیرند یا برای استفاده از مهارتهای پیشین خود راههای دیگری را پیدا کنند. این نوع از بیکاری با اخراج از کار به دلیل اقتصاد ضعیف یا مناسب نبودن برای آن کار متفاوت است.
مثال
در اوایل سالهای 1900، در ایالات متحده اسب سواری رایج ترین راه رفت و آمد بود و تمامی شغلهای آهنگری، تیماری اسب، تولیدکنندگان غذای اسب و حتی افرادی که شلاق میساختند، به دلیل اسب سواری مردم وجود داشتند. زمانی که اتومبیلها اختراع شدند، اکثر افرادی که در این مشاغل کار میکردند به طور ساختاری بیکار شدند.